هنر نو، نوهنر یا آرنووُ (به فرانسوی: Art Nouveau) تلفظ فرانسوی: [aʁ nu’vo]}} یک جریان بینالمللی در هنرهای کاربردی، معماری و به ویژه در هنرهای تزئینی است، که بین سالهای ۱۸۹۰ و ۱۹۱۰ بیشترین محبوبیت را داشت. به عنوان یک واکنش دربرابر هنر آکادمیک در قرن نوزدهم، هنر نو از فرمها و ساختارهای طبیعی، بهویژه خطوط منحنی و مواج گلها و گیاهان متأثر بود. این جریان با نامهای مختلفی تقریباً همزمان در بسیاری کشورهای اروپایی به ظهور رسید که هریک با دیگری تفاوتهایی هم داشت. ازجمله سبک مدرنیسمو (Modernismo) در اسپانیا، جنبش جدایی (Wiener Secession) در اتریش، استیله لیبرتی (Stile Liberty) یا استیله فلورئاله (Stile Floreale) در ایتالیا، یوگنداستیل (Jugendstil) در آلمان و کشورهای
اسکاندیناوی
دهه آخر قرن نوزدهم، هنرمندان به دنبال راه های تازه ای می گشتند که ملازم با تحولات علمی، صنعتی و اجتماعی، نیازهای آنها را برآورده کند. جستجوی ارزش های معنوی توسط هنرمندان نیز بخشی از این تلاش بود که از حدود ۱۸۹۰ به ایجاد سبک هنری نوینی منجر شد. این سبک در طول مدتی کوتاه، به یک جنبش همگانی بزرگ در اروپا تبدیل گردید و ذوق هنری غرب را از عوام تا خواص تحت تأثیر قرار داد و تا سال ۱۹۱۴ سبک غالب هنر در دنیای غرب بود. این سبک هنر “هنر نو” یآ همان “آرنوو Art Nouveau” است که از درون تلاش ها و کنکاش های هنری هنرمندان این دوران سر برآورد و بر همه هنرها از نقاشی و پیکر تراشی گرفته تا کتاب آرایی، پوستر سازی، مصور سازی کتاب، معماری، تزئینات داخلی، هنرهای دستی، منسوجات و همچنین موسیقی و تئاتر و ادبیات تأثیر گذاشت. فراگیر شدن آرت نوو چنان بود که جنبه مردمی به خود گرفت و عده ای از هنرمندان ناشناخته و عادی آن را گسترش دادند. البته هنرمندان پیشگام و بنام سده بیستم نیز از این سبک تأثیر زیادی گرفتند.
در میان سبک های هنری تا این زمان هیچ سبکی گستردگی و جامعیت “آرنوو” را نداشت و این ویژگی خاصی برای این سبک ایجاد می کرد. این سبک در کشورهای اروپایی با نام های مختلف تجلی یافت. در آلمان نام خود را از مجله ای با نام یوگند Jugend گرفت و به همین دلیل یوگند اشتیل Jugendstil خوانده شد. در انگلستان تحت عنوان “حرکت هنر و صنایع دستی Arts & Crafts Mobement” خوانده شد و در فرانسه به “آرنوو” شهرت یافت. در کشورهای انگلیس و آمریکا همچنین به نام سبک مدرن Modern Style، در اسپانیا Modern jsmo، در اتریش گروه انشعاب Sezessions و در ایتالیا به نام Stile Liberty خوانده شد
«هنر نو» نام خود را از گالری هنری Maison de l’Art Nouveau (خانهٔ هنر نو) گرفتهاست که در سال ۱۸۹۵ توسط یک فروشندهٔ آلمانی-فرانسویِ آثار هنری به نام زیگفرید بینگ در پاریس بازگشایی شد و سبک جدیدی را به نمایش گذاشت. این جریان یک سبک هنری فراگیر یا جهانشمول (total art style) است که شامل گسترهٔ وسیعی از هنرهای تزئینی شامل معماری، نقاشی، گرافیک، طراحی داخلی، جواهرات، مبلمان، منسوجات، سرامیک، شیشهگری و فلزکاری میشود. در ۱۹۱۰ هنر نو دیگر از دور خارج شد و جای خود را به سبک اروپایی غالب در معماری و هنرهای تزئینی، یعنی آرت دکو و سپس نوگرایی (مدرنیسم) داد.
معرفي سبك اررت نوو:
نهضت هنر نو نام سبكي در اروپا بود كه ابتدا در هنرهاي تزئيني مانند طراحي پارچه و مبلمان از دهه ۱۸۸۰ اغاز گرديد. سپس اين سبك در زمينه هاي هنرهاي تزئيني همچون گرافيك-نقاشي-طراحي-پيكر تراشي و حتي عكاسي ظهور نمود . در معمارياين سبك از اوائل دهه ۱۸۹۰ اغاز و عمدتا در سال ۱۹۱۰ ادامه داشت .
در واقع سبك ارت نوو جنبه بين المللي يافت و طيف وسيعي از هنرمندان را در بر گرفت . شيوه هايي را كه با جست و جوي انتزاعي مبني بر حركت هاي خطي سازگار بود . از هنر شرقي قرون وسطايي و يا از گوتيك الهام گرفته و در اثار خود به كار بردند .
هدف ارت نوو:
اتحاد هنرها و رسيدن به محصول يكپارچه و هماهنگ كه چندين هنر به كار رفته باشد .
مراكز اوليه اين سبك در بروكسل بلژيك-پاريس و نانسي در فرانسه . مونيخ المان . وين اتريش و گلاسكو در اسكاتلند بود و در هر يك از اين كشورها به يك نا مشهور شد .
مجموعه دكوراتيوهاي ارت نوو عمدتا در مشاهده و تقليد طبيعت به ويژه گياهان و گل هاي اگزوتيك ريشه دارد طبيعت و به ويژه دنياي گياهان همواره منبع اصلي الهام هنرمندان بوده است .
منسوجات و کاغذ دیواریها از همان ابتدا رسانهای مهم در سبک هنر نو و یکی از عناصر اساسی در طراحی داخلی این سبک بودند. در بریتانیا، ویلیام موریس با طراحی پارچههای خود از آغازکنندگان جنبش هنر و پیشه و سپس هنر نو بود. مارگارت مکدونالد مکینتاش و مدرسهٔ گلاسگو، همچنین استودیو سیلور در لندن از دیگر پیشگامان طراحی پارچه در هنر نو بودند. در فرانسه، آلمان و بلژیک نیز کارگاهها و نشریاتی بودند که طرحهای پارچه با موتیف گل و گیاه را طراحی میکردند و گسترش میدادند. در هلند پارچهها اغلب از نقشهای باتیک و نیز هنرهای محلی و قومی تأثیر گرفتند.
معماری آرت نوُو نیز با تزئینات آن شاخص میشود؛ بناهایی پوشیده از تزئیناتی با فرمهای منحنی و دارای حرکت، برگرفته از گلها، گیاهان و حیوانات: پروانه¬، طاووس، قو، گلهای سیکلامن، نیلوفر و ارکیده. نماهای آنها نامتقارن و اغلب پوشیده از تکههای رنگارنگ کاشی است و میان ساختار و تزئینات بنا تمایزی ایجاد نشدهاست.
این سبک نخستین بار در بروکسل در طرحهای ویکتور هورتا به ظهور رسید. سپس از آنجا به فرانسه، سوییس، ایتالیا، اسپانیا، آلمان و سایر بخشهای اروپا گسترش یافت و نامها و ویژگیهای محلی گوناگونی پیدا کرد. در ۱۹۱۰ به اوج خود رسید و سپس با آغاز جنگ جهانی اول عملاً به پایان خود رسید و جای خود را به سبک تازهٔ آرت دکو داد. در بسیاری از این بناها، معماران همچنین تمام مبلمان و دکوراسیون داخلی را نیز طراحی کردهاند و مبلمان آرت نوُو در ارتباط تنگاتنگی با معماری قرار داشت. این قطعات مبلمان اغلب دارای طرحها و پرداخت پیچیده و پرهزینه بودند. همچنین این اشکال وجود داشت که به مالک خانه امکان تغییر یا کم و زیاد کردن چیزی با سبک دیگر، بدون صدمه زدن به فضای کلی اتاق را نمیدادند.
ويژگي معماري ارت نوو:
-طبيعت تنها منبع الهام .
– آهن را به عنوان يك ماده اساسي براي تزئينات طبيعت گرايانه خود پذيرفت .
– خطوط پيچ در پيچ ومواج كه پس ار همه گير شدنارت نوو به شكل گوشه دارتر و ساده تر گرايش يافت .
– نشان دادن ستون ها به شكل كاملا اشكار به شكل ساقه ها و شاخه هاي گياهان پيچ در پيچ .
– اغراق در خطوط عمودي .
–در فضاهاي داخلي در راه پله ها و راهرو از ستون هاي اهني براي تحمل وزن بنا استفاده كرد و بر خلاف سنت ان ها را با اجر يا گچ پنهان نكرد اورتا اين ستون ها را به شكل ساقه ها و شاخه هاي گياهان خيالي در اورد كه در بالا و سر ستون ها به تزئينات فلزي پيچ در پيچ و تو در تو ختم مي شد ند. و منظره اي همچون گياهان رشد كرده از زمين تا به سقف را فراهم مي اورند تزئينات نقاشي شده بر سقف و كف و ديوارها بر اين معماري گياهي و بسيار پرتحرك تاكيد مي كنند . تاكيد بر كاربر بي واسطه مصالح جديد و استفاده از شكل ها و نقش هاي طبيعي ظريف و باريك به شاخصه هاي معماري ارت نوو تبديل گشتند.
مصاديق:
خانه تاسل در بروكسل معمار اين بنا ويكتور اورتا بوده اورتا در اين بنا ستونهاي اهني كه طبقه دوم بنا را نگه داشتبد به شكل ساقه هاي گياهي كه به انفجاري از پيچك هاي در هم فرو رفته در محل اتصال با عناصر سازه اي ختم مي شود . در راه پله اين بنا همه عناصر ساختمان مانند ستونها- نرده ها- پله ها –لوسترها و ديوارها به صورت نرم شاعرانه اي در حال وزيدن است.
هنر فلزکاری و جواهرسازی :
در قرن نوزدهم میلادی معمار و نظریهپرداز فرانسوی اوژن ویوله لودوک از ایدهٔ نمایان کردن اسکلتهای فلزی در ساختمانهای مدرن، به جای پنهان کردنشان، حمایت کرده بود، اما معماران آرت نوُو مانند ویکتور هورتا، یک قدم فراتر رفتند و تزئینات فلزی با منحنیهای برگرفته از فرم گلها و گیاهان را هم در داخل و هم در نمای ساختمانهایشان به کار بردند؛ در نردهها و چراغها و جزئیات دیگر در داخل ساختمان و در بالکنها و تزئینات دیگر در خارج بنا. این تزئینات فلزی به یکی از وجه مشخصههای معماری هنر نو تبدیل شد و طولی نکشید که این فرمها در اشیای گوناگون مانند آباژورها و نقرهجات نیز راه یافت. البته در حالی که در آمریکا و فرانسه طراحان این فرمهای گیاهی را به کار میبردند، طراحان دیگری در انجمن جدایی اتریش قوریها و اشیای فلزی دیگری با طرحهایی بیشتر هندسی و سبکی موقرانه طراحی میکردند.
در طراحی جواهرات نیز هنرمندان آرت نوُو با استفاده از خطوط نرم و منحنی و اغلب فرمهایی برگرفته از طبیعت مانند گلها، پرندگان و حیوانات شاخص میشوند. تصویر زنان نیز موضوعی محبوب در این طراحیها است. هنر نو تحولی درخور توجه در صنعت جواهرسازی به وجود آورد که بیشتر توسط کارخانههای پاریسی هدایت میشد. همچنین تکنیکهای ساخت و مواد جدیدی مانند شیشه، عاج و استخوان نیز علاوه بر طیف وسیعی از سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی وارد این صنعت شد. همچنین در آمریکا، بریتانیا و آلمان نیز طراحان مطرحی به طراحی جواهرات در این سبک پرداختند.
هنر شیشهگری :
شیشه از جمله چیزهایی بود که هنر نو در آن راههای متعدد و متنوعی برای بیان هنری پید اکرد. کشور فرانسه و به ویژه شهر نانسی از مراکز مهم طراحی و کار با شیشه و ابداع روشهای جدید در تولید بود. همچنین کارخانهها و مراکز شیشهگری در بلژیک، اتریش، انگلیس و آلمان، تولیدکنندگان کریستال در منطقهٔ بوهِم و شرکت تیفانی در آمریکا، با استفاده از روشها و تکنیکها و فرمهای متنوع به تولید اشیای گوناگون شیشهای مانند چراغ، گلدان و پنجرههای شیشهرنگی پرداختند.
گرافیک :
هنر گرافیک در جنبش هنر نو، به دلیل استفاده از تکنیکهای جدید چاپ، به ویژه لیتوگرافی رنگی که امکان چاپ پوسترهای رنگی در تعدا زیاد را میداد، به شکوفایی چشمگیری دست یافت. هنر دیگر منحصر به گالریها و موزهها نبود. میشد آن را روی دیوارهای پاریس و تصویرگریهای نشریهها دید که در سراسر اروپا و نیز ایالات متحدهٔ آمریکا توزیع میشدند. محبوبترین موضوع در پوسترهای هنر نو زنان بودند. زنان نماد دلربایی، نوگرایی و زیبایی بودند و اغلب احاطه شده در میان گلها به تصویر کشیده میشدند.
نقاشی یکی دیگر از زمینههای مهم در جنبش هنر نو بود. با این حال بیشتر نقاشان هنر نو به سبکهای دیگری از جمله نمادگرایی نیز تعلق داشتند. یکی از موضوعهایی که بین نقاشان هنر نو و نمادگرایی در این دوره مشترک است ترسیم تصویر زنان است.
با وجود اینکه هنر نو با گسترش محدودهٔ جغرافیاییاش به گرایشهای محلی متفاوتی دست یافت، همچنان برخی ویژگیهای کلی در فرم را داراست. موتیفهای تزئینی را میتوان با فرمهای الهام گرفته از طبیعت و به ویژه فرمهای گیاهی، خطوط منحنی پویا، مواج و سیال، با شکلهای نامتقارن و ریتمی مُقطع، در معماری، نقاشی، مجسمهسازی و دیگر آثار سبک هنر نو یافت. به عنوان یک سبک هنری، هنر نو وابستگیهایی به هنر پیشارافائلی و نمادگرایانه دارد و از جنبش هنر و پیشه و نیز ژاپنیسم تأثیر گرفتهاست. بسیاری از هنرمندان این سبک را میتوان در بیش از یکی از این سبکها ردهبندی کرد. با این وجود برخلاف نمادگرایی، هنر نو ویژگیهای ظاهری مشخصی دارد و برخلاف جنبش هنر و پیشه که بر محور کار صنعتگران بنا شده، هنرمندان سبک آرت نوُو از به کار بردن ماشینآلات گریزان نیستند و آمادهٔ به کار گرفتن مواد جدید و سطوح ماشینکاری شده و انتزاع در خدمت طراحی صرف هستند. با این وجود با آغاز جنگ جهانی اول، طراحیهای آرت نوُو که تولید پرهزینهای داشتند، بهتدریج جای خود را به مدرنیسمی با طرحهای سادهتر و خطوط مستقیم دادند که به سبک هنر تزئینی یا آرت دکو تبدیل شد. این طرحها تولید ارزانتری داشتند و زیباییشناسی صنعتی و سادهٔ آنها بیشتر قابل اعتماد بود.
اصول فكري پيروان اين نهضت را مي توان در موارد ذيل خلاصه نمود:
۱-اتقاد شديد از اشياء و مكتب هاي تقليدي
۲-جدايي از گذشته
۳-ابداع فرمهاي جديد
۴-هنر مناسب زمان
۵-استفاده از توليدات مدرن( فلز) براي اسكلت ساختمان و تزئينات
۶-استفاده از تزئينات و فرم هاي طبيعي و احساس بر انگيز
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ می باشد | طراحی وبسایت: Nikotech.ir